محل تبلیغات شما



ویتامین های زیبایی ؛ همه خوبان جمع اند!

کمبود ویتامین دارید؟ تغذیه مناسبی ندارید؟ احساس پیری می‎کنید؟ ویتامین‎های زیبایی بخورید.

تقریبا کسی وجود ندارد که به زیبایی ،تناسب اندام و سلامتی خود اهمیت ندهد! در این میان، تغذیه و مصرف انواع ویتامین‎ها نقش بسیار پر رنگ و موثری دارند.

به گزارش مجله پیام دلتا، پوست و مو از مهم‎ترین فاکتورهای زیبایی  هستند؛ در حقیقت، تغذیه و استفاده از ویتامین‎های ضروری می‎تواند زیبایی شما را دو چندان کند. با ما همراه باشید.

 

ویتامین‎های زیبایی را می‎شناسید؟

اگر به سلامت پوست و مو یا سایر اجزای بدن و صورت خود حتی ناخن‎های دست و پای‎تان اهمیت می‎دهید؛ این ویتامین‎ها و مواد غذایی را از دست ندهید!

ویتامین A

ویتامین A برای حفظ سلامتی دندان‌ها، استخوان، ناخن و نیز جذب کلسیم و فسفر در بدن لازم است. این ویتامین سلامتی چشم‌ها، پوست و دندان‌ها را افزایش می‌دهد. کمبود آن باعث پوسیدگی و خرابی دندان‌ها می‌شود.

همچنین، کمبود این ویتامین، باعث خشکی و زبری پوست، چین‌ و چروک، خشکی مو، شوره سر، کنده شدن پوست ناخن، جوش صورت و بدن و ظاهری خسته و نامناسب می‌شود.

منابع غذایی ویتامین A عبارت‌اند از: جگر، روغن کبد ماهی، شیر و لبنیات، زرده تخم‌مرغ، کره پاستوریزه، هویج، هندوانه، گوجه‌فرنگی و سبزیجات سبز برگ.

ویتامین‌های گروه B

این گروه از ویتامین‌ها برای شفافیت و درخشانی پوست و حفظ شادابی آن لازم است. همچنین اثر استرس را در بدن از بین می‌برند. استرس تأثیرات نامطلوبی بر ظاهر فرد دارد.

درواقع، کمبود ویتامین‌های گروه B باعث چرب شدن موها، شوره سر، خشکی پوست، پوسته‌پوسته شدن لب‌ها، قرمزی و سوزش پوست، چین‌ و چروک زودرس پوست، کاهش رشد موها، سفید شدن موها و ترک‌های ملتهب در گوشه بینی و دهان می‌شود.

منابع غذایی ویتامین گروه B عبارت‌اند از: غلات سبوس‌دار مثل نان سنگک، بیسکوئیت سبوس‌دار، آرد سبوس‌دار، آجیل، سبزیجات سبز برگ‎، گوشت قرمز، جگر، مخمر ماء الشعیر و ملاس.

 

ویتامین C

این ویتامین در ترکیب با پروتئین برای تولید کلاژن لازم است. کلاژن یکی از پروتئین‌های بافت پیوندی پوست است که نقش مهمی در زیبایی پوست دارد.

این ماده، عمل غدد چربی پوست را تنظیم و در نتیجه از خشکی پوست، چین‌ و چروک صورت و موخوره جلوگیری می‌کند. ویتامین c برای حفظ سلامتی مو، چشم، دندان‌ها، مقاومت در برابر عفونت، درمان زخم‌ها و استحکام بافت‌های پوستی لازم است.

در حقیقت، ویتامین C در ترکیب با بیوفلاوونوئیدها از تجمع رنگ‌دانه‌ای پوستی که در اثر تابش آفتاب به لکه‌های قهوه‌ای تبدیل می‌شوند، جلوگیری می‌کند.

این ویتامین، دیواره مویرگ‌های خونی را محکم می‌سازد؛ در نتیجه از کبود شدن یا خونریزی جلوگیری می‌کند. ترشح چربی از غدد چربی پوست را تنظیم می‌کند؛ بنابراین، از خشکی پوست و از خونریزی لثه‌ها جلوگیری می‌کند.

منابع غذایی ویتامین C عبارت‌اند از: انواع سبزیجات سبز مثل کلم بروکلی، کلم‎پیچ، فلفل سبز و گوجه‌فرنگی، انواع میوه‌های تازه مثل لیمو، پرتقال، گریپ‎فروت، طالبی، کیوی و توت‌فرنگی، سیب‌زمینی، مویز سیاه، شاتوت، تمشک، آلبالو، گیلاس و انگور منابع غنی از فلاوونوئیدها هستند.

ویتامین D

نور خورشید را به هیچ وجه از دست ندهید!

ویتامین D به طور طبیعی توسط بدن تحت تأثیر نور آفتاب تولید می‌شود اما این ویتامین در برخی مواد غذایی به‌ویژه ماهی‌های چرب هم وجود دارد البته شما می‎توانید با تجویز پزشک از مکمل‎های دارویی هم استفاده کنید.

منابع ویتامین D عبارت‌اند از: تابیدن نور خورشید به ‌صورت مستقیم بر پوست بدن، شیر غنی‌شده، جگر گاو، ماهی آزاد و تن، کره حیوانی، دانه‌های جوانه‌زده و روغن کبد ماهی.

 

ویتامین E

این ویتامین، حالت عضلات و بافت‌های بدن را حفظ و از چین‌ و چروک و پیری زودرس پوست جلوگیری می‌کند. همچنین از خشکی پوست، ایجاد لکه‌های قهوه‌ای، ریزش مو و شوره سر جلوگیری می‌کند و در گردش بهتر خون موثر است و جای زخم را هم بهبود می‌بخشد.

دریافت مقادیر بالای ویتامین E تکثیر سلول‌های بدن را دو برابر می‌کند؛ درنتیجه فرایند پیری را کند می‌سازد و از چین‌ و چروک زودرس پوست جلوگیری می‌کند.

منابع غذایی ویتامین E عبارت‌اند از: نان سبوس‌دار، غلات سبوس‌دار، جوانه گندم، شیر، دانه جوانه‌زده، کلم بروکلی، کره حیوانی، زرده تخم‌مرغ، جگر، زیتون، دانه آفتابگردان، آجیل، روغن‌های مایع گیاهی مثل روغن جوانه گندم، سویا، بادام، گردو، فندق و ذرت.

بنابراین، اگر به زیبایی خود اهمیت می‎دهید، این ویتامین‎ها را فراموش نکنید و اول از همه اصول تغذیه و سبک زندگی‎تان را تغییر دهید.


زن‌و‌شوهرها چه‌ زمانی نیاز به مشاور دارند؟

برای هر زوجی علائم نیاز به مشاور و روان‌شناش متفاوت است. همه آدم‌هایی که سلامت روان دارند ممکن است از جهاتی دچار ناهنجاری رفتاری یا ارتباطی شده باشند، پس می‌توانند به مشاور مراجعه کنند. زن‌و‌شوهرها چه‌ زمانی نیاز به مشاور دارند؟

*گروه خانواده؛ نعیمه موحد:

گاهی بدون اینکه متوجه باشیم مسیر زندگی مشترک در جاده‌ای نادرست قرار می‌گیرد. جاده‌ای که پیچ وخم‌ها و پستی و بلندی‌های آن را می‌بینیم اما با انکار یا نادیده گرفتن آن پیچ و خم‌ها یک روز چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم دیگر از این بیراهه راه گریزی است. علائم زیادی هستند که وقوع هرکدام از آن‌ها به منزله یک هشدار برای زندگی مشترک تلقی می‌شود. اما زوجین معمولا به امید بهتر شدن اوضاع یا به این بهانه که مشکلات خود به خود و با گذر زمان درست می‌شوند این علائم را نادیده می‌گیرند. بسیاری از اوقات زوجین وقتی متوجه اشتباه خود می‌شوند که ناهنجاری رفتاری سابق حالا به یک بحران تبدیل شده و ارکان زندگی مشترک را تحت تاثیر خود قرار داده است. اگرچه در این موقع هم مراجعه به مشاور و روان‌شناس در اغلب موارد راهگشا خواهد بود اما بهتر است زوجین این علائم هشدار را بشناسند و قبل از اینکه تبدیل به بحران بشوند برای حل آن‌ها چاره کنند.

در این گزارش فهیمه مقصودی، کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی به این سوال پاسخ داده است که یک زوج در صورت مشاهده چه عواملی در زندگی خود بهتر است از کمک یک مشاور بهره‌مند بشوند.

*مهارت پذیرش همسر

قبل از اینکه بحث مشاوره برای زوجین را مطرح کنیم باید به قبل از دوران عقد برگردیم و این موضوع را جدی بگیریم که دوطرف باید قبل از عقد نسبت به هم شناخت کافی پیدا کنند. این شناخت نباید وسواس‌گونه باشد و انتخاب را به یک بحران تبدیل کند. اما دقت معقول و دقتی که شامل بررسی اولویت‌های دوطرف در زندگی مشترک باشد لازم است. این را هم باید بدانیم که بعد از اینکه فرآیند انتخاب ما تکمیل شد و رسما به عنوان همسر یک فرد شناخته شدیم، از آن لحظه به خیلی از افراد دوروبر خودمان متهعد هستیم که این رابطه را حفظ کنیم. اولین چیزی که این تعهد را تکمیل می‌کند این است که مسئولیت‌پذیری در طرفین به حد معقولی رسیده باشد. یعنی فرد بداند وقتی وارد زندگی مشترک می‌شود قرار نیست با اولین مشکل، شانه خالی کند و زیر همه چیز بزند. در واقع زوجین باید بتوانند مهارت پذیرش طرف مقابل را در خودشان تقویت کنند. پذیرش اینکه فرد مقابل آن‌ها هم انسانی است مجزا که برای خودش مجموعه رفتارها و خصوصیت‌هایی دارد. این خصوصیات در زمان انتخاب اولویت‌بندی شده است. یعنی اگر فرد خصوصیتی دارد که مورد پسند ما نیست این خصیصه ناخوشایند جزء اولویت‌های ما در زندگی مشترک نیست. که اگر باشد در همان مرحله انتخاب باید آن را حل کنیم و بسته به درجه اولویت درباره فرد موردنظر با خصوصیت مذکور تصمیم بگیریم.

*اولویت‌ها نباید خدشه‌دار بشوند

اما گاهی اوقات به هر دلیلی زوجین در مرحله انتخاب و تصمیم‌گیری دچار اشتباه می‌شوند و بعد از ازدواج تازه متوجه می‌شوند که همسرشان، نقطه مقابل یکی از اولویت‌های آن‌ها در زندگی مشترک است. مثلا من مراجعی داشتم که بعد از ازدواج متوجه شده بود که همسرش پیرو فرقه مذهبی خاصی است و به او اطلاع نداده بود. این زوج از نظر مذهبی در نقطه مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند. مرد به زن گفته بود اگر بچه‌دار بشویم، بچه‌ها باید پیرو مذهب من باشند. خب طبیعتا این خانم طلاق گرفت چون مذهب اولویتش بود. این‌ها مواردی غیرقابل تغییر است. مواردی که به اعتقادات، خانواده و یا روح و روان فرد آسیب می‌زند شامل این قاعده می‌شود. اما به غیر این موارد حاد، اتفاقاتی در زندگی مشترک برای همه می‎‌افتد که لازمه عبور از آن‌ها بالابردن تحمل و پذیرش طرف مقابل است و در این راه ممکن است زوجین به کمک مشاور هم نیاز پیدا کنند. یعنی زوجین باید تا جایی که خط قرمزهایشان رد نمی‌شود، صبر و تحمل و قدرت گذشت را تمرین و تقویت کنند.

*خودآگاهی» ریشه حل بسیاری از مشکلات

یکی از علائمی هشدار در زندگی مشترک نیتی» است. اول از همه باید ریشه این نیتی کشف شود. گاهی یکی از ویژگی‌های شخصیتی فرد نیتی است. یعنی فردی که از همه چیز ناراضی و شاکی است و مرتب غر می‌زند. پس فرق است بین کسی که نیتی جزء ویژگی شخصیتی اوست یا کسی که به خاطر رفتارهای همسرش دچار احساس نیتی شده است. مورد اول نیاز به درمان از راه دیگری دارد. اما برای درمان نیتی دسته دوم، مشاورها معمولا از فرد می‌خواهند که خودآگاهی » را یاد بگیرد و تمرین کند. مثلا فرد به جای اینکه مدام رفتار همسرش را از ذهن مرور کند و بگوید چرا با من اینطور صحبت کرد؟»یا چرا با من اینطور رفتار کرد؟»، رفتار خودش را مرور کند و از خودش بپرسد شاید من کاری می‌کنم که او این عکس‌العمل را نشان می‌دهد. مثلا شاید همسر من به این خاطر کمتر با من صحبت می‌کند که وقتی حرف می‌زند من درست به او گوش نمی‌دهم. یا به این خاطر با خانواده من برخورد خوبی ندارد که من هم با خانواده او برخورد نامناسبی دارم.

*مراجعه همزمان زن و شوهر به مشاور بهترین روش است

برای هر زوجی علائم نیاز به مشاور و روان‌شناش متفاوت است. همه آدم‌هایی که سلامت روان دارند ممکن است از جهاتی دچار ناهنجاری رفتاری یا ارتباطی شده باشند، پس می‌توانند به مشاور مراجعه کنند. یکی از پدیده‌های شایع، افراد مقاوم به مراجعه نزد روان‌شناس و مشاور هستند. یعنی کسانی که تصور می‌کنند اگر به مشاور مراجعه کنند حتما سلامت روان ندارند یا دیگران درباره آن‌ها این‌طور فکر می‌کنند. گاهی هم واقعا اختلالات شخصیتی مانع مراجعه به مشاور و روان‌شناش است. در واقع افرادی که مشکلات و ناهنجاری‌های روانی بیشتری دارند، بیبشتر هم از مراجعه به روان‌شناس سرباز می‌زنند. در این مواقع مراجعه یکی از زوجین به مشاور هم راهگشاست اما حل مشکل را سخت‌تر می‌کند. بهتر است هردو طرف پابه‌پای هم به مشاور مراجعه کنند چون هر نیتی در زندگی مشترک حاصل رفتار دوطرف است و هیچ‌وقت ماجرا یکطرفه نیست.

*مسائل حاد حتما نیاز به مشاوره گرفتن دارند

وقتی در زندگی مشترک اولویت‌ها و خواسته‌های طرفین در حال کمرنگ شدن و نادیده گرفته شدن از سمت دیگری است، یکی از زنگ‌های هشدار در حال وقوع است و زوجین باید در صورت مشاهده آن از دیگری کمک بگیرند. گاهی این دیگری یک دوست معتمد و آگاه یا خانواده است و گاهی یک مشاور که البته آن هم باید با آگاهی و شناخت انتخاب بشود نه هر مشاوری در هرجا و با هر نحوه فعالیتی. در مسائل حادتر و بغرنج‌تر مثل اعتیاد همسر، طلاق عاطفی، خیانت‌های شویی، اختلال در روابط شویی و. توصیه اول مراجعه به مشاور است. علت مراجعه بیشتر زوج‌ها به مشاور هم همین موارد است و این دست موارد را باید جدی گرفت. مثلا خشونت‌های خانگی» مورد کمتر شناخته شده اما جزء مسائل حادی است که اگر فردی با آن درگیر باشد نیاز به کمک گرفتن دارد. مثل کسی که مورد خشونت فیزیکی از طرف همسرش قرار می‌گیرد. حتی خشونت‌های کلامی را هم باید به عنوان یک عامل هشدارآمیز به حساب آورد. کسی که مرتب از همسرش فحش می‌شنود، توهین می‌بیند و کلمات نامناسب نسبت به خودش، خانواده یا اطرافیانش می‌شنود در این دسته قرار می‌گیرد.

*از مشکلات شایع، اختلاف درتربیت فرزند است

درگیری در تربیت فرزند از معضلات جدید دیگری است که این روزها خانواده‌ها برای حل آن زیاد به مشاور مراجعه می‌کنند. گاهی زن و شوهرها بر سر تربیت فرزند، نحوه بزرگ کردن او و یا نوع رفتار در یک مورد تربیتی به اختلافات جدی برمی‌خورند. حتی مراجعینی بوده‌اند که بر سر نحوه فراهم کردن امکانات برای فرزندشان به مشکل خورده‌اند. یکی از والدین معتقد بود که فرزندش باید فلان امکان رفاهی را داشته باشد و دیگری آن امکان را بری تربیت فرزندش مضر می‌دانست. جدای از اینکه این سطح از اختلافات به اختلاف تربیتی و خانوادگی زوجین هم برمی‌گردد؛ برای اینکه کودک یا حتی نوجوان ما از این اختلاف آسیب نبیند، بهتر است این دست موضوعات هرچه زودتر با مراجعه به مشاور حل و فصل بشود.

*مهارت ارتباط بین فردی

همه معضلاتی که گفته شد در این یک موضوع خلاصه می‌شود و آن هم بلد نبودن مهارت ارتباط بین فردی» است. خیلی از ما در زندگی رفتارهایی که والدین خودمان با ما داشته‌اند را با هسرمان تکرار می‌کنیم. در روان‌شناسی می‌گویند افراد رفتارهایی که از سمت والدین خود با آن مواجه شده‌اند را با همسر خود فرافکنی می‌کنند. یعنی اگر فردی در کودکی مرتب توسط والدینش سرزنش شده است یا به او در زندگی سخت گرفته شده است به احتمال زیاد در زندگی شویی هم سرزنشگر و عیب‌جو خواهد شد. اینجاست که یاد گرفتن مهارت های ارتباط بین فردی یا نحوه صحیح انتقال پیام اهمیت پیدا می‌کند. اگر زوجی احساس کردند فاقد این مهارت‌ها هستند می‌توانند از مشاور کمک بگیرند تا آن‌ها را با این دست مهارت‌ها آشنا کند و تمرین بدهد.

م*شاور برای زندگی ما تصمیم نمی‌گیرد

زوجین باید این موضوع را هم مدنظر قرار بدهند که روان‌شناش یا مشاور فقط توصیه می‌کند و حرف‌های او وحی منزل نیست. در واقع مشاور قرار است به ما کمک کند که تصمیم‌های درست بگیریم نه اینکه به جای ما تصمیم بگیرد و ما هم تصمیم‌ها را اجرا کرده و انتظار داشته باشیم در زندگی‌مان معجزه‌ای رخ بدهد. تصمیم آخر در هر زندگی به‌عهده زن وشوهر است. پس باید سعی کنیم خودمان آگاهی مان را بالا ببریم و و در راه بالابردن این آگاهی از مشاور کمک بگیریم. پیشنهاد من به زوجین این است که بیشتر از اینکه به دنبال درمان باشند، به دنبال پیشگیری باشند. یعنی به جای اینکه منتظر باشند زندگی‌شان به لبه پرتگاه برسد و وضعیتشان حاد بشود، حتی اگر در حال حاضربا یکدیگر مشکلی ندارند بهتر است مهارت‌های ارتباطی را در خودشان و همسرشان تقویت کنند.


رنگ‌های مختلف دود اگزوز نشان دهنده چه خرابی در خودرو است (+جزئیات)

تشخیص درست رنگ دود به شما کمک می‌کند متوجه شوید مشکل خودرو چیست و کدام قسمت خودرو نیاز به تعمیر دارد.

 دودهای حاصل از موتور خودرو یکی از مهم‌ترین مسائل در ایجاد آلودگی هوا است، رانندگان باید با رسیدگی و سرویس‌های به موقع همیشه خودروی خود را در حالت ایده‌آل نگه دارند، این مورد نه تنها باعث کمک به پاکیزه ماندن هوای شهر می‌شود بلکه باعث صرفه‌جویی در هزینه‌ تعمیرات، وقت، سوخت و همچنین افزایش شتاب خودرو خواهد شد.

به گزارش عصر ایران دودهای خروجی از اگزوز معمولاً به رنگ مشکی، آبی یا سفید است. تشخیص درست رنگ دود به شما کمک می‌کند متوجه شوید مشکل خودرو چیست و کدام قسمت خودرو نیاز به تعمیر دارد.

دود سفید: خارج شدن دود سفید در لحظات اولیه روشن کردن خودرو یا دقایق ابتدایی در زمستان یکی از اتفاقات شایع است که بر اثر بالا بودن میزان بخار آب رخ می‌دهد.

رنگ‌های مختلف دود اگزوز نشان دهنده چه خرابی در موتور خودرو است (+جزئیات)

بخار آب یکی از تولیدات احتراق موتور است که همیشه در دود اگزوز وجود دارد اما مقدار آن اگر بالا رود باعث سفید شدن رنگ دود می‌شود. این مساله اگر پس از روشن شدن خودرو اتفاق بیفتد و زود رفع شود هیچ نگرانی را ایجاد نمی‌کند اما در صورتی که این دود سفید ادامه داشت باید قانع شویم که مشکلی در سیستم خودرو بوجود آمده است.

خرابی واشر سرسیلندر، عدم یکپارچه بودن بلوک سیلندر یا حل شدن واسکازین در روند احتراق می‌تواند از دلایل خروج دود سفید در طولانی مدت باشد.

دود سیاه: در لحظات اولیه روشن شدن خودرو، دود سیاه می‌تواند از تولیدات احتراق باشد و در صورتی که با گرم شدن موتور رفع شود نگرانی خاصی را ایجاد نمی‌کند اما در صورت ادامه پیدا کردن باید مطمئن شوید که یا سوخت اضافی وارد سیلندرها می‌شود یا اینکه به دلیل نبود کافی هوا یا عدم کارکرد سیستم جرقه زنی، سوخت به خوبی نمی‌سوزد چرا که دود سیاه عموما تولید احتراق ناقص است.

درصورت کاربراتوری بودن اتومبیل، به احتمال زیاد ساسات خودرو مشکل پیدا کرده و درصورت انژکتوری بودن احتمال خرابی انژکتور نیز وجود دارد. درصورتی که سیستم جرقه زنی دچار مشکل شده باشد باید شمع‌ها و وایرها را بررسی کنید. اگر مدت زیادی است که فیلتر هوای خود را تعویض نکرده‌اید اقدام به نو کردن آن کنید.

دود آبی یا خاکستری: می‌تواند نشانه نشتی روغن در مجموعه احتراق باشد. گرم کردن خودرو در حالت س می‌تواند باعث حل شدن بخشی از روغن در بنزین به دلیل متفاوت بودن مقدار ویسکوزیته باشد.

درصورتی که سوپاپ‌های خودرو خوردگی داشته باشد و یا رینگ پیستون‌ها مشکل داشته باشند، روغن ممکن است وارد پروسه احتراق شده و باعث آبی شدن دود شود.

درصورتی از اگزوز دود آبی یا خاکستری خارج می‌شود و درعین حال خودرو روغن کم می‌کند قطعا همراه با بنزین مقداری روغن نیز سوخته می‌شود و علاوه بر افزایش استهلاک، میزان آلایندگی‌ها از قدرت و توان موتور نیز کم می‌شود و باید در اولین فرصت به چک کردن رینگ‌ها و سوپاپ‌ها اقدام کرد.

رنگ‌های مختلف دود اگزوز نشان دهنده چه خرابی در موتور خودرو است (+جزئیات)

دود‌هاي خروجي خودرو از نظر راننده خودرو مي توانند بسيار مهم باشند و هشداري براي تعويض قطعات مصرفي، كه در صورت بي توجهی مي‌توانند تعميرات سنگين‌تري را به دنبال داشته باشند. و امروزه با توجه به وجود تجهیزاتی همچون دستگاه تست پنج گاز سرنخ‌هایی را به ما می‌دهد که با استفاده از آن می‌توان دریافت که چه اتفاقاتی هم اکنون در محفظه احتراق در حال رخ دادن است.

با اندازه‌گیری دقیق مقادیر پنج گاز مهم که محصول احتراق است می‌توانیم هم به کاهش آلودگی هوا کمک کنیم و هم به دردهای خودرو برسیم.
کم شدن شتاب خودرو، روغن سوزی، خام سوزی، سوختن واشر سرسیلندر و ورود آب به محفظه احتراق، نامنظم بودن جرقه و. از جمله ایراداتی هستند که می‌توان با یک اسکن کامل از دود اگزوز شناسایی و درمان شوند.
همچنین با استفاده از دستگاه دیاگ می‌توان با مشاهده مقادیر به دست آمده توسط سنسورها و به دست گرفتن نبض آن‌ها بسیاری از ایرادات خودرو را یافت.


سوره‌ای که خواندنش مرگ ناگهانی را دور می‌کند + صوت

سوره تغابن شصت و چهارمین سوره قرآن است و در جزء بیست و هشتم آن قرار دارد. فایل صوتی تلاوت آیات سوره تغابن با صدای شحات انور را در اینجا دریافت کنید.

خبرپو به نقل از باشگاه خبرنگاران:

این سوره را تغابن می‌نامند، چون در آیه ۹ آن روز قیامت، یوم التغابن (روز حسرت) نامیده شده است.

از جمله موضوعاتی که در این سوره مطرح شده، معاد، مسئله آفرینش انسان و چند دستور اخلاقی و اجتماعی مانند توکل به خدا، پسندیدگی قرض الحسنه و پرهیز از بخل است.

از جمله آیات مشهور سوره تغابن آیه پانزدهم است که اموال و فرزندان را مایه آزمایش آدمی معرفی می‌کند. آیه هفدهم هم انفاق در راه خدا را قرض به خدا توصیف می‌کند که خداوند آن را چندین برابر پاداش می‌دهد.

بر اساس روایات به نقل از پیامبر (ص)؛ اگر کسى سوره تغابن را تلاوت کند، مرگ ناگهانی از او دفع می‌شود. همچنین از امام صادق (ع) نقل شده است که اگر کسی این سوره را در نماز‌های واجب قرائت کند، این سوره در روز قیامت شفیع او می‌شود و شهادت‌دهنده عادلی است که نزد خداوند در روز قیامت به سود قاری شهادت می‌دهد. از او جدا نمی‌شود تا اینکه او را وارد بهشت سازد.

متن سوره تغابن همراه با ترجمه 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

یُسَبِّحُ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْ‌ضِ ۖ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ ۖ وَ هُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿١﴾

هر چه در آسمان‌ها و هر چه در زمین است خدا را تسبیح مى‌گویند او راست فرمانروایى و او راست سپاس و او بر هر چیزى تواناست (۱)

هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنکُمْ کَافِرٌ وَمِنکُم مُّؤْمِنٌ ۚ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿٢﴾

اوست آن کس که شما را آفرید؛ برخى از شما کافرند و برخى مؤمن و خدا به آنچه مى‌کنید بیناست. (۲)

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْ‌ضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَ‌کُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَ‌کُمْ ۖ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ ﴿٣﴾

آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید و شما را صورتگرى کرد و صورتهایتان را نیکوآراست و فرجام به سوى اوست (۳)

یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْ‌ضِ وَ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّ‌ونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ ۚ وَ اللَّـهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٤﴾

آنچه را که در آسمان‌ها و زمین است مى‌داند و آنچه را که پنهان مى‌کنید و آنچه را که آشکار مى‌دارید نیز مى‌داند و خدا به راز دل‌ها داناست (۴)

أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ کَفَرُ‌وا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَ بَالَ أَمْرِ‌هِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿٥﴾

آیا خبر کسانى که پیش از این کفر ورزیدند و فرجام بد کارشان را چشیدند و عذاب پر دردى خواهند داشت به شما نرسیده است؟ (۵)

ذَٰلِکَ بِأَنَّهُ کَانَت تَّأْتِیهِمْ رُ‌سُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ یَهْدُونَنَا فَکَفَرُ‌وا وَ تَوَلَّوا ۚ وَّاسْتَغْنَى اللَّـهُ ۚ وَ اللَّـهُ غَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿٦﴾

این بدفرجامى از آن روى بود که پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان مى‌آوردند ولى آنان مى گفتند: آیا بشرى ما را هدایت مى‌کند؟ پس کافر شدند و روى گردانیدند و خدا بى‌نیازى نمود و خدا بى‌نیاز ستوده‌است (۶)

زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُ‌وا أَن لَّن یُبْعَثُوا ۚ قُلْ بَلَىٰ وَ رَ‌بِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ ۚ وَ ذَٰلِکَ عَلَى اللَّـهِ یَسِیرٌ ﴿٧﴾

کسانى که کفر ورزیدند، پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد بگو: آرى، سوگند به پروردگارم، حتما برانگیخته خواهید شد سپس شما را به حقیقت آنچه کرده‌اید قطعاًواقف خواهند ساخت و این بر خدا آسان است (۷)

فَآمِنُوا بِاللَّـهِ وَ رَ‌سُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنزَلْنَا ۚ وَ اللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿٨﴾

پس به خدا و پیامبر او و آن نورى که ما فرو فرستادیم ایمان آورید و خدا به آنچه مى‌کنید آگاه است (۸)

یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ۖ ذَٰلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ ۗ وَ مَن یُؤْمِن بِاللَّـهِ وَ یَعْمَلْ صَالِحًا یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿٩﴾

روزى که شما را براى روز گردآورى گرد مى‌آورد آن روز، روز حسرت خوردن است و هر کس به خدا ایمان آورده و کار شایسته‌اى کرده باشد بدیهایش را از او بسترد و او را در بهشتهایى که از زیر درختان آن جویبار‌ها روان است درآورد در آنجا بمانند این است همان کامیابى بزرگ (۹)

وَ الَّذِینَ کَفَرُ‌وا وَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِینَ فِیهَا ۖ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿١٠﴾

و کسانى که کفر ورزیده و آیات ما را تکذیب کرده‌اند آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامى است (۱۰)

مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ ۗ وَ مَن یُؤْمِن بِاللَّـهِ یَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَ اللَّـهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿١١﴾

هیچ مصیبتى جز به اذن خدا نرسد و کسى که به خدا بگرود دلش را به راه آورد و خداست که به هر چیزى داناست (۱۱)

وَ أَطِیعُوا اللَّـهَ وَ أَطِیعُوا الرَّ‌سُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَ‌سُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿١٢﴾

و خدا را فرمان برید و پیامبر او را اطاعت نمایید و اگر روى بگردانید بر پیامبر ما فقط پیام‌رسانى آشکار است (۱۲)

اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ وَ عَلَى اللَّـهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١٣﴾

خداست که جز او معبودى نیست و مومنان باید تنها بر خدا اعتماد کنند (۱۳)

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَ أَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَّکُمْ فَاحْذَرُ‌وهُمْ ۚ وَ إِن تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُ‌وا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّ‌حِیمٌ ﴿١٤﴾

اى کسانى که ایمان آورده‌اید در حقیقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند از آنان بر حذر باشید و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید به راستى خدا آمرزنده مهربان است (۱۴)

إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ ۚ وَ اللَّـهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿١٥﴾

اموال شما و فرزندانتان صرفا وسیله آزمایشى براى شمایند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است (۱۵)

فَاتَّقُوا اللَّـهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِیعُوا وَ أَنفِقُوا خَیْرً‌ا لِّأَنفُسِکُمْ ۗ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٦﴾

پس تا مى‌توانید از خدا پروا بدارید و بشنوید و فرمان ببرید و مالى براى خودتان در راه خدا انفاق کنید و کسانى که از خسّت نفس خویش مصون مانند آنان رستگارانند (۱۶)

إِن تُقْرِ‌ضُوا اللَّـهَ قَرْ‌ضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ۚ وَ اللَّـهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ ﴿١٧﴾

اگر خدا را وامى نیکو دهید آن را براى شما دو چندان مى‌گرداند و بر شما مى‌بخشاید و خداست که سپاس‌پذیر بردبار است (۱۷)

عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١٨﴾

داناى نهان و آشکار و ارجمند سنجیده‌کار است (۱۸)


یادداشت/ احمد دهقان؛

حسن باقری چگونه نابغه جنگ شد؟

"حسن باقری" قدرت آن را داشت که در سختی‌ها، با رنج و پشتکار، در راهی گام بردارد که دیگران آن را یک استعداد خارق‌العاده نامیده‌اند. عمده‌ این استعداد از شناخت فرصت‌ها، تصمیم‌گیری براساس آگاهی دقیق و تلاش و پشتکار به ‌دست آمده است.

کد خبر: ۶۸۳۲۱

تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۴ - 31January 2016

حسن باقری چگونه نابغه جنگ شد؟

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، "احمد دهقان" نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در یادداشتی نوشت:

حسن باقری (غلامحسین افشردی) در ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ در تهران به دنیا آمد و هنوز ۴۵ روز مانده بود وارد ۲۷سالگی شود که در ۹ بهمن ۱۳۶۱، در شمال فکه، با دنیای ما خداحافظی کرد. او فقط ۲۸ ماه در جنگ 8 ساله حضور داشت، اما هرگاه صاحبنظران دفاعمقدس درباره آن دوران به گفتوگو میپردازند، از این فرمانده با عناوینی مانند نابغه»، درشتمغز»، بسیار باهوش»، استراتژیست»، طراح»، پدر جنگ در سپاه» و. نام میبرند. این القاب چنان با نام او عجین شده است که هیچگاه درباره کس دیگری اینگونه صحبت به میان نمیآید. او که بود و چه کرد که امروز 2 دهه پس از خاموش شدن آتش توپخانهها، نامش همچنان برده میشود؟ نقش او در آن ۲۸ ماه چه بود که جملات اینچنینی در وصف وی گفته شده است؟ آیا او طی جنگ تحمیلی، چنین چهرهای از خود نشان داد یا قبل از آن نیز در زندگی شخصی، دارای چنین ویژگیهایی بود؟

خصوصیات فردی شهید حسن باقری

برای آشنایی ابتدایی با تاریخچه چنین تعاریف و القابی، میتوان به گفتههای شهید محمدابراهیم همت استناد کرد. او در سال ۱۳۶۲ درباره حسن باقری چنین گفته است: خدا شاهد است که در میان فرماندهان ما، تعقل و اندیشه ایشان بینظیر بود. طرح مانوری که شرح میداد، در اولین شرح، انسان میپذیرفت و مطلب برایش جا میافتاد. غیر از این مساله اندیشهاش، در جنگ صلابت و استقامت خاصی داشت. یکی از ویژگیهای خاص او این بود که صبح عملیات، زیر آتش سنگین میآمد توی خط و سرکشی میکرد و محکم برخورد میکرد. اگر واحدی سستی میکرد، بازخواست میکرد. خدا شاهد است که در کمتر فرماندهی این صفات را دیده بودم: اینقدر مهربان باشد و اینقدر عالی. بعد از حسن باقری، دیگر کسی پیدا نشد».

درباره نبوغ و شرایط ظهور و بروز او، بسیار گفته شده است، از جمله آسان انجام دادن کاری که در روزهای غیرطبیعی برای دیگران مشکل است. نبوغ غلامحسین افشردی (آنچنانکه بهطور مکرر در گفتهها میبینیم)، چیزی ورای زندگی بشری نبود، بلکه او قدرت آن را داشت که در سختیها، با رنج و پشتکار، در راهی گام بردارد که دیگران آن را یک استعداد خارقالعاده نامیدهاند. عمده این استعداد از شناخت فرصتها، تصمیمگیری براساس آگاهی دقیق و تلاش و پشتکار به دست آمده است.

شناخت او، بدون آگاهی اجمالی از زندگی وی و وضعیت روزهای آغازین جنگ، ناممکن است، زیرا دفاعمقدس بود که این جوان گمنام را تبدیل به مشهورترین استراتژیست نظامی جنگ تحمیلی کرد.

در ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ (سوم شعبان ۱۳۵۷ قمری) در بیمارستان مادران تهران به دنیا آمد. هیچکس امیدی به زنده ماندن کودک نارس خانواده نداشت. 7 ماهه به دنیا آمد و یک کیلو و 800 گرم وزن داشت. مادر او را در سرمای زمستان، در پارچهای پیچید و گذاشت زیر کرسی. تا یک ماه با قاشق شیر در دهان او ریختند تا توانست جان بگیرد.

در سال ۱۳۵۴ دیپلم ریاضی خود را گرفت و در کنکور دانشگاهها شرکت کرد. رشته دامپروری دانشگاه رضاییه (ارومیه) را انتخاب کرد. رشته دامپروری مورد علاقهاش نبود و با روح پرتلاطم وی سازگاری نداشت. 3 ترم خواند و از تحصیل در این رشته چشم پوشید. مجدداً در کنکور سال ۱۳۵۸ با رتبه ۱۰۴ در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول شد. به دانشگاه رفت، اما در آنجا هم به دنبال گمشده خود میگشت. با انقلاب فرهنگی، دانشگاهها تعطیل شد. اینبار فعالیت خود را در رومه جمهوری اسلامی» ادامه داد. در همین زمان، گروه کوچکی در سپاه پاسداران، واحدی به نام اطلاعات راهاندازی کرده بودند که عمده فعالیت آن، جمعآوری اخبار و اطلاعات از گروههای ی بود. او با نام مستعار حسن باقری، به واحد اطلاعات سپاه پیوست.

زندگی حسن باقری تا قبل از این دوره، دورههای متفاوتی را طی کرده است. حتی گاه راهی را رفته و از نیمهراه بازگشته است، از جمله تحصیل در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه. اما نکته مهم این است که برای فرود آمدن در آشیانه مقصود، پرواز بر فراز کوههای متفاوتی را تجربه کرد که هریک از آن تجربیات، بعدها توانست مورد استفادهاش قرار گیرد.

تصمیم متفاوت باقری در زمان جنگ

به هنگام هجوم ناگهانی دشمن در سال ۱۳۵۹، از گوشهوکنار کشور، عده بسیاری راهی جبههها شدند. حسن باقری در جنوب همه را بهتزده یافت. مسئولان سردرگم بودند و مردم، وحشتزده از بمبارانهای متوالی، در فکر راه چاره برای پنهان شدن یا فرار از شهر بودند. حتی نیروهای ارتش نیز واحدهای معدودی را در مرزها قرار داده بودند و ارتش عراق با در هم شکستن مقاومت آنها، با 12 لشکر در حال پیشروی بود.

در اهواز شایعات مختلفی پخش شده بود. هیچکس از مقامات مسؤول از میزان پیشروی دشمن خبر دقیقی نداشتند. گاه بعضی از شهرها و نقاط مهم مرزی ازدسترفته قلمداد میشد و بعد خبر جدیدی میآمد که آن منطقه در دست نیروهای خودی است و چند نفری در حال مقاومت هستند. اخبار متناقض، مسؤولان نظامی و شهری را سردرگم کرده بود.

حسن باقری، برخلاف بسیاری از مبارزان که دارای نامهای مشهوری نیز بودند، تفنگ به دست نگرفت و به مقابله با تانکهای دشمن نشتافت. او راهی دیگر برگزید و این مسیر متفاوت و استثنایی، آغاز راهی بود که درباره آن بسیار گفته شده است. بهترین کار را در شناسایی دشمن دانست و در این راه، تجربیات کوتاهمدت در واحد اطلاعات سپاه پاسداران، رومهنگاری و. به کمکش آمدند. گویی دست تقدیر، غلامحسین افشردی را به راههایی کشانده بود که در جنگ، حسن باقری را بسازد!

او یک اتاق را بهعنوان اطلاعات نظامی انتخاب کرد. نقشههای منطقه را دورتادور دیوار چسباند و آخرین اخبار نبرد را روی نقشه پیاده کرد. ابتدا خودش و چند نفری که به او ملحق شدند، با موتور، ماشین و هر وسیلهای که داشتند، به محورهای ورودی دشمن میرفتند و به جمعآوری اطلاعات میپرداختند. بلافاصله ارتباط با مراکز مختلف در استان خوزستان و تهران برقرار شد تا اطلاعات ردوبدل شود. هنوز یک هفته از شروع جنگ نگذشته بود که این اتاق، مهمترین منبع اطلاعاتی بهشمار میرفت. آنها میتوانستند بفهمند دشمن در کجاست، چه تعداد نیرو دارد، هدفش چیست، برای چه آمده است، تا کجا میخواهد برود و. همان چیزهایی که او در دوره کوتاه رومهنگاری آموخته بود! گویی تمام تجربیات گذشته (که در ظاهر، پراکنده و نامربوط به نظر میآمدند) برای چنین روزهایی اندوخته شده بود.

جوانی که هنوز محاسنش کامل نشده بود

محمدجعفر اسدی»، از فرماندهان زبده دفاع مقدس، آن روزها را چنین روایت کرده است: آمدیم گلف. روزهای اول جنگ بود. دیدم نوجوانی یک چهارپایه گذاشته زیر پایش و روی دیوار نقشه میچسباند. پیش خودم گفتم دلشان خوش است آمدهاند جنگ. جنگ تیر و تفنگ میخواهد! تا آن موقع، پشتش به ما بود. وقتی برگشت، دیدم جوانی است که حتی محاسنش کامل نشده. با او صحبت کردم و او گفت هر روز یک گزارش به من بدهید و ما باید در جریان ریز کارهای جبهه فارسیات باشیم. در همین حین، چشمش به نوشتهای افتاد: ۲۰ درصد اطلاعات + ۸۰ درصد عملیات = ۱۰۰ درصد پیروزی. کاغذ را از روی شیشه کَند و گفت: این فرمول غلط است. اطلاعات و عملیات مقوله جداگانهای هستند و من میگویم اطلاعات ۱۰۰ درصد است. با دلایلی که آورد، دیدم عجب آدم فهمیدهای است. بعد همه اطلاعاتی را که ما میدادیم، میآورد روی نقشه و دست ما را گذاشت توی دست بچههای ستاد خراسان. آنها جلوی کارخانه نورد جبهه داشتند و ما در فارسیات بودیم و هرکدام فکر میکردیم دیگری عراقی است! بعد فهمیدیم که حسن باقری در همان اتاق همهچیز را میبیند، در حالی که ما در صحنه نبرد و روی زمین نمیدیدیم».

تنها پس از گذشت 3 ماه از جنگ، در تمام محورهای جنوب، از آبادان تا دزفول، نیروهای اطلاعات- عملیات مستقر شدند که کوچکترین تحرک دشمن را گزارش میکردند؛ بهطوریکه ستاد عملیات جنوب (گلف) اطلاعات کاملی از دشمن در دست داشت و تمام راههای تدارکاتی، مقرهای فرماندهی و خطوط دشمن بهطور کامل مشخص شد. با این کار، او چشم جبههها شد و یکی از ضعفهای بزرگ (یعنی نداشتن اطلاعات دقیق از وضعیت دشمن) را برطرف کرد.

رکن 2 و 20 دقیقه!

شهید داوود کریمی در اینباره به واقعهای تاریخی اشاره میکند: امام (ره) فرموده بودند من سوسنگرد را میخواهم. دیدم همه دنبال ما میگردند که به اتاق جنگ برویم. من اینقدر به اطلاعات و مجموعه داشتههای ذهنی او متکی بودم که 8-7 نفر همراه خودم نبردم. حتی مسؤولان اصلی عملیات را هم نبردم. من و حسن باقری به اتاق جنگ رفتیم. در آنجا همه نشسته بودند و آقای ای نیز تشریف داشتند. من کنار ایشان نشستم. شهید چمران، آقای غرضی، تیمسار فلاحی، ظهیرنژاد، سرهنگ قاسمی و تمام فرماندهان آنجا جمع شده بودند. آقای ظهیرنژاد 10 دقیقهای وسط اتاق قدم میزد و در فکر بود. همه منتظر تصمیمگیری ایشان بودیم. یکدفعه با صدای بلند فریاد زد: رکن 2! سرهنگی داخل آمد و احترام نظامی گذاشت. گفت برو پای نقشه، وضعیت دشمن را برای ما بگو. ایشان رفت و بیشتر از این طرف [جبهه خودی] میگفت. هرچه آقای ظهیرنژاد میگفت برو جلوتر، او نمیرفت! [درباره وضعیت خطوط مقابل و نیروهای دشمن]. سرانجام آقای ظهیرنژاد عصبانی شد و گفت برو بنشین. در این لحظه، فریاد زدم: رکن 2 و 20 دقیقه! حسن باقری گفت: بله حاجی. گفتم برو پای نقشه. جوان 22-20 سالهای پای نقشه رفت. با آن جوی که در آن جلسه بود (که تمام سران نظامی کشور، نماینده امام، شهید چمران و. بودند)، فردی در این سن، باید اتکابهنفس و روحیه داشته و به اندوختههای ذهنی و اطلاعاتی خود متکی باشد. وی یکییکی محورها را توضیح داد، سریع از نیروهای خودمان گذشت و بهسراغ عراقیها رفت. درباره راهکارها گفت که کی و از کجا میتوان چه کارهایی انجام داد. تمام اینها را بهخوبی توضیح داد. اصلاً جو جلسه کلاً عوض شد. باید میدیدید که مسؤولان چطور خوشحال شدند. حسن تمام توضیحات و اطلاعات را که داد، قرار شد عملیات آغاز شود».

درحالیکه او در حال تشکیل یکی از قویترین و کارآمدترین واحدهای نظامی در جنگ بود، ارتش ایران در سرتاسر جبههها با ارتش دشمن دستوپنجه نرم میکرد. ارتش 4 عملیات بزرگ را طراحی و اجرا کرد که نتوانست قدمی پیش رود. شکست در این 4 عملیات، موجب یأس و ناامیدی فرماندهان نظامی شد. در چنین روزهایی، حسن باقری نوع جدیدی از جنگیدن را پیشنهاد کرد: این جنگ فرصتهای طلایی بسیاری برای رشد استعدادها به ما داده است. نیروهای ما با توجه به بُعد انقلابی که دارند و چشموگوشبسته تابع قانونهای از خارج آمده نیستند، میتوانند از قالبهای پیشساخته خارج شوند و با فکر سازنده خویش روشهایی ابداع کنند که دشمن نخواهد توانست بهسادگی با این نیروها به دفاع برخیزد.» (دست نوشتهها)

3 خصوصیت منحصربهفرد حسن باقری

حسن باقری یکی از فرماندهانی بود که در پی تحول در شیوه نبرد بود و توانست آن را گامبهگام به مرحله اجرا درآورد. حاج قاسم سلیمانی» درباره وی چنین گفته است: حسن واقعاً یک رهبر بود. تعبیرم این است که او بهشتیِ جنگ بود؛ یعنی همان نقشی که مرحوم بهشتی برای انقلاب و امام داشت، حسن باقری همان نقش را برای جنگ و جبهه داشت. قطعاً همه فرماندهان قدیمی جنگ نظرشان این است که اگر حسن زنده میماند، در وضعیت جنگ قطعاً تأثیر داشت. او پرورشدهنده همه ما بود».

پس از تفحص در گفتارها، مشاهده میشود فرماندهانی که با وی در ارتباط بودهاند، از 3 منظر سلوک فردی»، فرماندهی بر نیروها» و قدرت تفکر نظامی»، او را ستایش کردهاند:

۱- او فرماندهی در میدان جنگ را با تعهد و اعتقاد دینی در هم آمیخت و توانست یکی از فرماندهان صاحبسبک در نبردها باشد. با توجه به پیشینهای که در قسمتهای بعدی به آن اشاره میشود، او خودسازی انقلابی را از سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز کرد. این خودسازی و تربیت درونی، موجب شد تا بتواند از تزکیه روح در ارائه شیوههای الهی در فرماندهی بهره جوید. او براساس آموزههای دینی که انقلاب اسلامی ایران آن را متبلور ساخت، فرماندهی کرد. این نوع فرماندهی موجب شد که حرکات و راه و روش خود را با مبانی دینی هماهنگ کند.

۲- قدرت تفکر و طراحی و ارائه شیوههای نو در نبرد و همچنین قدرت تجزیهوتحلیل قوای خودی و دشمن، از مشخصههای او برشمرده شده است. شهید مهدی زینالدین» در اینباره چنین گفته است: از جهت قدرت فکری، قدرتی داشت که میتوانست همه مسائل را تجزیه و تحلیل و برای آنها برنامهریزی کند که در توان کسی نبود. این ذهن خلاق و روشن او بود که خیلی از طرحهای جدیدی را که به فکر دیگران نمیرسید، مطرح میکرد».

حسن باقری از کسانی بود که با قدرت بالا در تجزیه و تحلیل، شیوه نبرد را براساس واقعیات پیشرو تعیین میکرد؛ آنچنان که 3 ماه پس از آغاز جنگ و در اوج ناامیدی فرماندهان نظامی نوشت: باید به خود جرأت داد که این نوع جنگیدن به درد نمیخورد و لازم است که استراتژی این جنگ عوض شود.» (دستنوشتهها) شیوههای نوین جنگی که براساس مقدورات و با حضور داوطلبان جنگی پیریزی شد، توانست روند جنگ را از حالت رکود خارج کند و عملیات پیروزمند بعدی براساس این شیوهها طراحی و اجرا شد. او از ارکان تغییر شیوه نبرد با دشمن بود.

۳- در بررسی و شناخت فرماندهان جنگ8 ساله، عمدتاً به 2 گروه برمیخوریم. یک گروه در صحنههای ستادی و طراحی نبرد هنرنمایی کردهاند. این گروه در قرارگاهها حضور داشتند و کمتر در میان مردم عادی شناخته شدهاند. به همین دلیل، با اینکه در دوران پس از جنگ نام فرماندهان شهید بسیار برده شده، اما نام این گروه کمتر به میان آمده است. از سوی دیگر، عدهای در صحنه نبرد توان رهبری نمایانی داشتند. این فرماندهان، بهخاطر اینکه با نیروهای مردمی ارتباط زیادی داشتند و همچنین به دلیل شجاعت، صمیمیت با نیروهای تحت امر، برخورداری از روحیه دینی و مردمی و قابلیتهای فرماندهی در صحنه جنگ، شناختهشده هستند.

قیافه و اندام لاغر او چنان بود که در نگاه اول، کسی تصور نمیکرد بتواند در صحنه جنگ قاطعانه فرمان براند، اما نشان داد که در کشاکش نبرد، صریحترین و قاطعانهترین تصمیمها را گرفته که حتی برای نزدیکترین کسان او نیز غیرمنتظره بوده است؛ بهطوریکه سردار محمد باقری» روایت میکند: در مرحله دوم عملیات رمضان، برای یکی از گردانهای عملکننده، حادثهای پیش آمد. آن گردان در محاصره دشمن قرار گرفته بود. در قرارگاه نصر، حسن بیسیم رده گردان را هم گوش میکرد. احساس کرد یکی از گردانها زیادی پیش رفته و ممکن است به محاصره بیفتد. به فرمانده یگانش تذکر داد. همینطور هم شد و گردان به محاصره افتاد. شروع کرد به صحبت با فرمانده تیپ و پرسید: الان کجا هستی؟ گفت که در مقر تیپ هستم. گفت: باید بروی از موانع عبور کنی، وارد صحنه نبرد شوی و این گردان را از محاصره نجات دهی و تا خودت نروی، این اتفاق نمیافتد. این گردان متوجه نیست و اگر بگویی در محاصره است، ممکن است دستپاچه شود و وضع را خرابتر کند. آن فرمانده تیپ استدلال آورد که نیازی نیست من بروم و دارم توپخانه را هماهنگ میکنم، کار دارم و برای من عجیب بود، به کسی که حداقل 2 سال بود شبانهروز در جنگ با هم بودند و همدیگر را خوب میشناختند، حکم کرد: اگر همین الان از سنگرت راه نیفتی و به سمت خط نروی و این گردان را نجات ندهی، با تو برخورد میکنم. من الان میآیم آنجا، تو نباید در سنگرت باشی؛ یا میروی در محاصره و بههمراه گردان شهید میشوی یا اینکه آنها را از محاصره نجات میدهی. گردان محاصرهشده در آن طرف و فرمانده تیپ زنده و سالم در این طرف، برای من قابل پذیرش نیست. آنچنان برخورد کرد که در سنگر فرماندهی قرارگاه نصر، همه رنگشان پرید».

حسن باقری کم در جنگ 8 ساله حضور داشت، اما خوب زیست. فرزند زمانه خود بود و گویی همه آرمانهای انقلاب دستبهدست هم داده بودند تا چنین نمونههایی به نمایش درآیند.


۱۰ مورد از ترسناک ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل + عکس

با ۱۰ مورد از عجیب‌ترین و مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در گوگل مپ آشنا شوید.

خبرپو به نقل از باشگاه خبرنگاران:

نقشه گوگل یا گوگل مپ طی سالیان اخیر زندگی ما را تغییر داده است، مسیریابی، رانندگی، آشنایی با مکان‌های جدید و حتی پیاده‌روی انسان‌ها با گوگل مپ بسیار آسان‌تر شده، ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف گوگل مپ در ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها تاثیرگذاشته و حالا به بخشی جداناپذیر کار‌های روزانه ما تبدیل شده است. گوگل مپ به همراه مارکت اندرویدی گوگل‌پلی و برنامه یوتیوب، از محبوب‌ترین نرم‌افزار‌های پیشفرض گوگل هستند که کاربران چند ده میلیونی فعال دارند.

اما همین نقشه گوگل نیز می‌تواند، ترسناک، عجیب یا مخوف باشد، با نقشه گوگل کل دنیا در دستان شما است، اما در این دنیای پر رمز و راز گاهی مکان‌هایی پیدا می‌شوند که کمتر شناخته شده و غیرطبیعی هستند، نقاطی که حتی شاید مخوف بوده و کسی نمی‌داند در آن جا چه می‌گذرد. همچنین با ویژگی Street View گوگل مپ می‌توان به صورت مستقیم تصاویر خیابان‌ها و کوچه‌ها را تماشا کرد، گاهی برخی تصاویر دیده شده در خیابان‌های فرعی نیز رمز آلود و غیرقابل توضیح هستند. در این گزارش ۱۰ مورد از این نقاطی که عجیب، مخوف، غیرطبیعی یا ترسناک هستند و در نقشه گوگل و ویژگی Street View آن جست‌و‌جو و پیدا شده است را مرور خواهیم کرد.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۱۰ – یک پایگاه نا شناخته، شاید یک مرکز علم‌گرایی

مکتب علم‌گرایی ترکیبی عجیب از علم و دین است، یک فرقه خاص و متفاوت که به گفته خودشان از طریق علم به دنبال اثبات وجود خدا هستند. البته این فرقه بیشتر به دنبال منافع مالی خود و کار تبلیغات بوده و بخشی از تفکراتشان به موجودات فرازمینی مربوط می‌شود، البته خود این مطالب را تکذیب می‌کنند. اما هنرمندان هالیوودی زیادی به این فرقه پیوسته و از آن حمایت می‌کنند. عجیب این است که تعداد زیادی سایت در سراسر ایالات متحده و جهان وجود دارد که گمان می‌رود پایگاه‌های علم‌گرایی باشند. یکی از آن‌ها پایگاه Trementina در نیومکزیکو است که از گوگل مپ دیده شده، دو دایره بزرگ با دو الماس در درون آن‌ها نشان می‌دهد که برای ساخت این تلاش زیادی شده، اما دقیقا مشخص نیست در این منطقه چه می‌گذرد.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۹ - جزیره شنی

از زمان شروع ساخت نقشه‌های ماهواره‌ای، چیز‌های مرموز فراوانی در نقشه‌های جهان پیدا می‌شود. از آنجا که نقشه‌های ما به طور مداوم با تحقیقات جست‌و‌جوگران و نقشه‌برداران به روز خواهد شد، وجود یک جزیره ناشناخته کمی عجیب و شاید ترسناک است. جزیره شنی در اقیانوس آرام در گوگل مپ و برخی دیگر از نقشه‌ها نشان داده شده است، اما در واقعیت، هیچ چیزی در آنجا نیست. هرچند که این جزیره حداقل از سال ۱۸۷۶ در نقشه‌ها وجود دارد، اما محققان در آن منطقه هیچ جزیره‌ای را یافت نکرده‌اند. برخی بر این باورند که این جزیره جادویی است و فقط خود را به افراد لایق نشان می‌دهد.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۸ – عروسک خرگوش غول‌پیکر

تصور کنید که در حال جست‌وجو در گوگل مپ هستید و به طور اتفاقی به چهره حیوان صورتی غول پیکر برخورد می‌کنید. این عروسک در شمال ایتالیا واقع شده و با چهره بدریخت خود ظاهراً در حال فریاد زدن است. در حقیقت، این عروسک با نام Bunny بخشی از یک اثر هنری توسط مجموعه Viennese بوده و حال به مکانی برای پاتوق بازدیدکنندگان تبدیل شده است.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۷ - نگارو ژاپن

نگارو مجموعه‌ای از معابد بودایی است که در قله‌های مقدس کوه‌های Katsuragi در انتهای شمالی شهر واکایاما در ژاپن واقع شده، اگر شما در حین گشت و گذار حومه ژاپن در نقشه‌ها هستید، این احتمال وجود دارد که به طور اتفاقی دهکده کم جمعیت نگارو را ببینید. از راه دور، به نظر می‌رسد مردم زیادی در این دهکده وجود دارد، اما کمی بزرگنمایی کنید، متوجه می‌شوید که آن‌ها در واقع عروسک‌های بی‌جان هستند. این عروسک‌ها توسط زنی به نام Ayano Tsukimi به عنوان ادای احترام به درگذشتگان آن مکان ساخته شده است. دانستن اینکه همه عروسک نماینده کسی هستند که اکنون مرده است، باعث ایجاد وحشت می‌شود.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۶ - اهرام زیر آب

در حالی که ما جدا مخالف نظریه‌های موجودات فضایی یا وجود بیگانگان هستیم، برخی مکان‌های اسرارآمیزی که در گوگل مپ یافت شده، به باور این موجودات دامن زده است. یکی از این موارد اهرام زیر آب است که در گوگل مپ در باهاما یافت شده، بسیاری از رومه‌ها و طرفداران توطئه این کشف را به عنوان اثبات بیگانگان، آتلانتیس و طیف گسترده‌ای از موارد دیگر که احتمالاً واقعی نیستند، می‌دانند. برخی از کارشناسان معتقدند که این ممکن است توسط یک تمدن باستانی ساخته شده باشد، هرچند که آن‌ها نیز اعتراف می‌کنند که هیچ راهی برای رد این مسئله که این یک پایگاه برای بیگانگان اسرارآمیز است وجود ندارد.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۵ - انسان‌های کبوتری

اگر خیابان‌های غرب توکیو را روی نقشه‌ها کاوش کنید، ممکن است تصادفا به تعداد زیادی از افراد برخورد کنید که با ماسک کبوتر تنها در جای خود ایستاده و به شما نگاه می‌کنند، این صحنه نامتعارف بسیار عجیب است و نکته جالب آن است که دیگر مردم بدون توجه از کنار آن‌ها می‌گذرند. این که این افراد چه کسانی هستند و به چه دلیل به این صورت در آن مکان ایستاده‌اند، مشخص نیست.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۴ - ماسک‌های گازی رها شده

پریپیات به شهر ارواح در اوکراین معروف است که در آن بدترین فاجعه هسته‌ای در تاریخ رخ داده، فاجعه چرنوبیل در این شهر اتفاق افتاد و یک شبه آن را خالی از سکنه کرد. در این شهر تصاویر و مکان‌های عجیب و ترسناک زیادی وجود دارد که بی‌شک یکی از آن‌ها مدرسه‌ای پر از ماسک‌های اکسیژن رها شده است. موضوع ناراحت کننده آن است که نمی‌دانیم به افرادی که از این ماسک‌ها استفاده کرده‌اند چه گذشته، آن‌ها پیر بودند یا جوان؟ مرد بودند یا زن؟ زنده ماندند یا مردند. تنها تعداد انبوه ماسک‌های آن‌ها به عنوان صحنه‌ای از فاجعه چرنوبیل باقی مانده است.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۳ - ال برونکس، کلمبیا

به این محله نگاه کنید، به نظر یک منطقه زاغه نشین در حومه یک شهر است که انسان‌های فقیر در آن زندگی می‌کنند، اما این اشتباه است، ال برونکس در کلمبیا یکی از خطرناک‌ترین محله‌های دنیاست، محله‌ای بدون قانون که هر روز چند قتل در آن رخ می‌دهد، در واقع تصاویر بسیار کمی از این محله موجود است، زیرا کسی جرات پا گذاشتن به آن را ندارد. اکثر مردم موجود در این تصویر یا قاتل‌اند یا به ن و کودکان کرده‌اند یا از دلالان بزرگ مواد مخدر هستند. در زیر زمین، دیوار و باغچه‌های خانه‌های این محله، جسد‌های فراوانی یافت می‌شود.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۲ – خانه دیده نشده، آریل کاسترو

هنگامی که صحبت از اعمال جرایم بسیار وحشتناک می‌شود، موارد بسیار معدودی قابل رقابت با اریل کاسترو هستند آریل کاسترو سه زن را ربود و به مدت بیش از نه سال آن‌ها را گروگان نگه داشت، تنها هنگامی دستگیر شدن یکی از آن‌ها به همراه کودک شش ساله‌اش (که او در زمان اسارت بچه را به دنیا آورد) فرار کردند. البته کاسترو به چندین فقره به عنف، آدم ربایی و اقدام به قتل متهم شد. این امر با مکان نقشه ارتباط دارد؟

خانه کاسترو که ن را در آن نگه می‌داشت، در Google Street View همواره به صورت بلور شده یا کدر، دیده می‌شود. البته بهتر است شهردار شهر، همچین مکانی را نابود سازد.

۱۰  مورد از مخوف‌ترین مکان‌های ثبت شده در نقشه گوگل

۱ - صحنه قتل

اما پس از محله و خانه قاتلان، به خود صحنه قتل می‌ریم. در گوگل مپ تصویری وجود داشت که یک صحنه قتل در کنار ریل راه آهن را نشان می‌داد. پرونده مورد نظر در مورد پسری ۱۴ ساله در ریچموند کالیفرنیا بود که جسد وی در Google Maps ثبت شده، وجود اتومبیل‌های پلیس و دسته‌ای از کارآگاهان نشان می‌دهد که این افراد به دنبال قاتل هستند. این تصاویر موجب ناراحتی پدر قربانی شد، بعد‌ها او خواستار حذف تصویر از گوگل مپ شد. گوگل نیز این تصویر را از نقشه خود پاک کرد. البته تصاویر لحظات جرم، جنایت و قتل، در گوگل فراوان است و حتی این موارد برای کمک به پلیس نیز استفاده می‌شود.


گفت‌و‌گوي همشهري آنلاين با روانشناس و مشاور خانواده

سلامت روان ؛ ویژگی‌های یک انسان سالم را بشناسید | آنچه باید برای زندگی بهتر بدانیم

همشهری آنلاین- فتانه انفرادی: یک نفر از هر چهار ایرانی دچار یکی از انواع اختلالات روان‌پزشکی است. به بیان دیگر ۲۳.۴ درصد از جمعیت بالغین در ایران از یکی از انواع اختلالات روان‌پزشکی رنج می‌برند. ۲۷.۶ درصد این افراد را ن و ۱۹.۴ درصد را مردان تشکیل می‌دهند.

دکتر تقی ابوطالبی

به گفته مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، احتمال وجود یک اختلال در طول عمر از ۱۸ تا ۳۶ درصد متغیر است و شیوع اختلالات روانپزشکی در یک سال در استان‌های مختلف ایران از ۱۲.۸ درصد تا ۳۶.۳ درصد متغیر بوده است.

  • از هر سه تهرانی یکی دچار اختلال روانی

‌*در تهران اختلالات روانپزشکی در طول یک سال ۳۰.۲ درصد است.  یعنی از هر سه نفر یکی گرفتار این مشكل است. البته میزان آن در فواصل مختلف در پایتخت متفاوت بوده و تنش‌های ی، اجتماعی و اقتصادی در فواصل زمانی مشخص تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم داشته است.

* ‌اختلالات روانی در شهرها بیشتر از روستاها بوده و افراد همسر از دست داده از طریق طلاق بیشتر دچار این مشکل هستند.

*مجموع بیماری‌های روانی و اعتیاد بعد از مشکلات قلبی و عروقی رتبه بالایی در بار بیماری‌ها دارند و شيوع آن حتی بالاتر از سرطان و دیابت است.

* بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی تا سال ۲۰۳۰ در  دنیا،  افسردگی به تنهایی رتبه دوم بار بیماری‌ها را از آن خود می‌کند. افسردگی و اختلالات اضطرابی 2 عامل اصلی از ۵ عاملی است که سبب از دست رفتن عمر به دلیل ناتوانی می‌شود.

همشهري آنلاين با دكتر تقي ابوطالبي احمدي، روانشناس و مشاور خانواده و عضو هيئت علمي دانشگاه در این زمینه به گفت‌و‌گو نشسته است. محور كلي گفت‌و‌گوي ما با او درباره مشخصات و ويژگي‌هاي يك انسان سالم از لحاظ سلامت روان و بهداشت رواني است.

دكتر تقي ابوطالبي احمدي مي‌گويد:

  • نگاه به سلامت روان بايد از ابعاد گوناگون مورد توجه قرار گيرد. با اين مقدمه بايد گفت كه انسان سالم انساني است كه از لحاظ تمام ابعاد جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي سالم باشد.
  • انساني كه از سلامت روان برخوردار است، انساني است كه بتواند با خود، با خدا، با ديگران و جهان طبيعت رابطه خوب و سازنده داشته باشد.

* ارتباط انسان با خود

  • انسان سالم در مرحله اول، با خودش، ارتباط مناسب برقرار مي‌كند، خودش، توانايي‌هايش و . را خوب مي‌شناسد. براي خود ارزش و حريم قائل است. مي‌داند چه بگويد؟ چگونه بگويد؟ كجا بگويد؟ و چه وقت بگويد؟
  • غلبه بر هيجان را بلد است. مي‌تواند كنترل خشم كند. مهارت‌هاي كنترل خشم و تاب‌آوري را به كار مي‌گيرد. به دنبال حل مسئله است. تفكر خلاق و نقاد دارد. در ارتباط بين‌فردي، موفق است. عزت نفس و اعتماد به نفس دارد. درست و به‌موقع تصميم‌ مي‌گيرد و در اين زمينه، اهل م با ديگران است.

*ارتباط انسان با خدا

  • انسان سالم، انساني است كه مي‌تواند با خدا ارتباط بگيرد و با ياد او آرامش مي‌گيرد. در بسياري از تحقيقات و مطالعات ثابت شده است كه انساني كه با خداي خود ارتباط برقرار مي‌كند و هوش معنوي دارد، از سلامت روان برخوردار است و چنين انساني هم با خود، هم با ديگران و هم با جهان طبيعت به درستي ارتباط مي‌گيرد و موفق است.
  •  بالعكس، انساني كه از خدا فاصله مي‌گيرد بي‌قرار مي‌شود و هر چه اين فاصله بيشتر شود، بي‌قراريش بيشتر و بيشتر مي‌شود. بي‌قراري انسان به دليل فاصله از خدا سبب استرس، اضطراب، پرخاشگري، زير پاگذاشتن ارزش‌ها، غيبت، سرقت، دروغ، بزه‌كاري و . مي‌شود.

* ارتباط با ديگران

  • انسان سالم انساني است كه بعد از ارتباط با خود و با خدا، بتواند با ديگران هم  ارتباط درست و مناسب برقرار كند. اگر انسان بتواند با خودش و خداي خود ارتباط برقرار كند آن وقت است كه مي‌تواند با ديگران هم ارتباط منطقي و مناسب برقرار كند. ارتباط درست با ديگران، به اين معني است كه فرد در محيط كار، در محيط، منزل و در اجتماع، اخلاق را رعايت كند و براي ديگران، احترام قائل شود. حضورش در كنار ديگران به ديگران آرامش دهد و او هم در كنار ديگران احساس آرامش كند.

* ارتباط با جهان هستي

دكتر ابوطالبي مي‌گويد: وقتي انسان با خود، خداي خود و ديگران، توانست ارتباط درست برقرار كند، آن وقت است كه مي‌تواند با جهان طبيعت ارتباط مناسب برقرار كند و اين از ويژگي‌هاي انسان سالم است.

  • به گفته اين روانشناس، مجموعه عواملي كه در زندگي انسان به عنوان عوامل آسيب‌رسان به فرد آسيب مي‌رساند، فراوان است اما انساني كه از سلامت روان برخوردار است، مي‌داند كه قرار نيست كه همه چيز، هميشه بر وقف مرادش باشد. چنين فردي آن هنگام كه همه چيز بر وقف مرادش و به نفعش است، مغرور نمي‌شود و آن هنگام كه روزگار بر وقف مرداش نيست هم مايوس نمي‌شود چرا كه مي‌داند، زندگي بالا و پايين دارد و فرا و نشيب. او هميشه اميدوار است و به خدا توكل مي‌كند.

اين عضو هئيت علمي دانشگاه مي‌گويد:

  • انساني كه از سلامت روان برخوردار است، واقعيت‌هاي زندگي را مي‌پذيرد و تخيل نمي‌كند.
  • انسان سالم، از تهديدها، فرصت مي‌سازد و اميدوار است. او از بحران نمي‌هراسد و دست و پاي خود را در هنگام مواجهه با بحران‌ها گم نمي‌كند.
  • اميد داشتن يكي از نشانگان سلامت روان است. بحران‌ها مانع ادامه زندگي انسان سالم، نمي‌شود. او در مواجهه با بحران، افسرده نمي‌شود بلكه ايستادگي مي‌كند و اميدوار است و با خلاقيت، اميد و توكل به خدا، براي راه‌هاي موثر براي عبور از بحران، تلاش مي‌كند.
  • انسان موفق و سالم در برابر عوامل تنش‌زا مي‌تواند به خوبي مديريت كند و توان تاب‌آوري خود را افزايش دهد. او در برابر ناملايملات خودش را به راحتي نمي‌بازد. حل مسئله مي‌كند و تصميم‌گيري درست و به‌موقع.
  • انسان سالم، همواره سعي و تمرين مي‌كند كه توان تاب‌آوري خود را افزايش دهد و در برابر فشار رواني عصباني نمي‌شود.
  • انساني كه از سلامت روان برخوردار است. مثبت‌انديش است و تمام سعي خود را مي‌كند كه با انسان‌هاي مثبت‌انديش بيشتر معاشرت كند و از انسان‌هاي منفي و منفي‌گرا دوري كند.
  • انسان سالم، جملات منفي را از دايره لغات و كلماتش حذف مي‌كند.
  • او مهارت‌هاي كنترل خشم را در هنگام خشم و عصبانيت به كار مي‌گيرد.
  • در هنگام عصبانيت و خشم، فضاي پرتنش را بلافاصله ترك مي‌كند و تكنيك‌هاي آرامش عضلاني را به كار مي‌گيرد و نفس عميق مي‌كشد.

* سعي كنيد از همين امروز، مشخصه‌ها و ويژگي‌هاي يك انسان سالم را در خود تقويت كنيم. آنگاه زندگي برايمان، لذت‌بخش‌تر و قشنگ‌تر خواهد بود و آمار اختلالات روانپزشكي قطعا، آز آنچه كه هست، كمتر و كمتر خواهد شد.


آداب و نحوه سلام کردن و دست دادن

انسان موجودی اجتماعی است که به ارتباط، دوستی و محبت همنوعان خود احتیاج دارد. سلام کردن و دست دادن، اولین و مهم ترین بند از مجموعه آداب معاشرت است که تقریبا میان همه ادیان، فرهنگ ها و ملت ها وجود دارد و آداب و قوانین خاصی هم برای خودش دارد. مثلا فرانسوی ها درست مثل ما هنگام ورود و خروج با یکدیگر دست می دهند. آلمانی ها تنها یک بار با هم دست می دهند.

آداب و نحوه سلام کردن و دست دادن

میگنا: سلام کردن اولین مرحله برای ارتباط سالم بین دو انسان است که حاوی پیام های متعددی از قبیل دوستی، صمیمیت، محبت، تواضع، دعای خیر، اطمینان دادن به طرف مقابل و . است.

لفظ سلام یک واژه بسیار زیبا و پر معنا است که با آن برای مخاطب خود دعای خیر و آرزوی سلامتی داریم و در عین حال به او به اطمینان می دهیم که از ناحیه ما هیچ ضرری متوجه او نخواهد شد.

در روایات وارده از پیامبر (ص)، سلام عامل افزایش دوستی و محبت دانسته شده است. و از آن حضرت روايت شده است كه فرمود: سلام كردن مستحب و جواب آن واجب است». بر همین اساس در اسلام به سلام کردن بسیار سفارش شده‌ است و آن را امر مستحبی دانسته اند که از طرف خداوند متعال دارای پاداش بسیار است.پیامبر اسلام (ص) همواره در سلام کردن از دیگران پیشی می‌گرفتند و هیچ گاه کسی نتوانست در سلام کردن بر آن حضرت سبقت بگیرد.


دست‌دادن یا مصافحه مراسمی کوتاه میان دو نفر است که شامل در دست گرفتن دستان چپ یا راست یکدیگر می‌شود که گاهی اوقات با تکان مختصری نیز همراه است، خاستگاه این عمل نامعلوم است. 


رسم دست دادن، ‌معلوم نیست دقیقاً، از کی و از کجا آغاز شده است. آنچه در این بررسی مهم می‌باشد این است که امروزه رسم دست‌دادن جنبه بین‌المللی به خود گرفته و از نظر تشریفات و نزاکت هم به مرور زمان قواعد و مقرراتی برای آن بوجود آمده است.

دست دادن دقیقاً زمانی شکل می‌گیرد که دو دست بی‌درنگ یکدیگر را لمس می‌کنند، این عمل معمولاً در دیدارها، تبریکات، جشن‌ها، در هنگام تقدیم هدایا و پیشکش‌ها یا در حین عقد قراردادها و توافقنامه‌ها انجام می‌گیرد.

دست دادن اثرات شگفت انگیزی دارد و یک نمونه از ایجاد ارتباطات موثر فردی به حساب می آید. دست دادن شکل تکامل یافته‌ای از ارتباطات غیرکلامی است که طی سالیان سال به نمادی جهانی در ارتباطات بدل شده‌است. ما علاقه خود و صمیمیت را با دست دادن ابراز مى‏کنیم.بر عکس، اگر با کسى کدورت و دشمنى داشته باشیم، از دست دادن با او پرهیز مى‏کنیم.

به همین خاطر، این دستور مقدس و پر برکت اسلامى،در تحکیم رابطه ‏هاى دوستى و اخوت، ثمر بخش است. امام باقر (ع) فرمود: هر دو نفر مؤمنى که با هم دست ‏بدهند، دست‏ خدا میان دست آنان است و دست محبت الهى بیشتر با کسى است که‏ طرف مقابل را بیشتر دوست ‏بدارد.

در فرهنگ های مختلف آداب معاشرت دست دادن، متفاوت هستند ولی بعضی از نکات مشترک وجود دارند که لازم است مردم نسبت به آن ها آگاهی لازم را داشته باشند.

رعایت این نکات باعث می گردد تا شما به عنوان شخصی با فرهنگ و محترم، با آداب معاشرت بالا و با شخصیت شناخته شوید و دیگران خود را مم به رعایت احترام نسبت به شما نمایند .
 

1.هنگام سلام کردن و به خصوص دست دادن، به چهره مخاطب نگاه کنید و با لبخند به استقبال ایشان بروید. ارتباط چشمی بسيار مهم و اثرگذار است. به چشمان طرف مقابل نگاه کنید و تبسم بر لب داشته باشید.

2.برای ادای احترام به استادان و پیشکسوتان بکوشید در چند لحظه مقداری بدن خود را به طرف جلو ببرید و با خم نمودن سر خود از ارتباط چشمی کم نمایید. در مورد نابینایان لازم است تا قبل از دست دادن بگویید که می خواهید با آنها دست بدهید. به طور مثال من شاید بگویم " سلام.اجازه بدهید دستان شما را بفشارم . من علي عظيمي هستم".

3. برای تفهیم پیام همدلی توصیه می شود دست طرف مقابل را به اندازه ای که او دست شما را فشار می دهد فشار دهید. اگر دست طرف مقابل را محکم تر بفشارید بدان معنی است شما تسلط و یا قصد مسلط شدن به مخاطب را دارید . شما با دست دادن می خواهید عشق و محبت خود را به مخاطب منتقل نمایید.

4. وظيفه كوچكترها تنها سلام كردن است نه دست دادن!
علی رغم آنکه بهتر است در سلام کردن پیش دستی نمود، لیکن این کوچکترها هستند که اول بايد سلام کنند، اما به هیچ عنوان پس از سلام کردن دست خود را براي دست دادن به سمت بزرگتر دراز نکنند! زيرا از ادب و متانت به دور است و اين بزرگترها هستند كه در صورت صلاحدید، می توانند برای پاسخ به احترام شما دست خود را جلوتر بیاورند و نبايد آزادي و اختيار آنها را سلب نمود.

در بسياري از جوامع و فرهنگ ها كوچكتر نبايد به طرف بزرگتر دست دراز كند و دست اشخاص بزرگتر و مسن را نبايد محكم فشرد.

همچنین باید توجه نمود که افراد جوان تر باید منتظر بمانند تا از طرف شخص مسن دعوت به دست دادن شوند. يعني اگر جواني و يا حتی كارمندي به يك فرد بزرگتر يا مافوق خود رسيد، ابتدا او باید با سلام كردن و حالت ايستادن اداي احترام كند و نبايد در دست دادن پيشقدم شود و عجله كند. در بعضي فرهنگ ها و حتي رفتار ديپلماتيك دست دادن كوچكتر به بزرگتر نوعي بي احترامي محسوب مي شود و اين حركت را ناپسند مي دانند.


5. افراد اجتماعی و با اعتماد به نفس با دست دادن محبت انگیز می توانند دلها را نرم و دیگران را مجذوب کنند. بويژه به کودکان دست بدهید و دستانشان را دو دستی بفشارید. و با آنها احوالپرسي كنيد. با این کار شما به آنها اعتماد به نفس می دهید و تا مدت ها در خاطر آنها به عنوان شخصی با آداب معاشرت و مهربان خواهید ماند.


6. مصافحه طولانی و بالا و پایین بردن مکرر دست به خصوص اگر فرد مقابل سالخورده و شخصیتی محترم و یا خانم باشد صحیح نیست . در هنگام مصافحه با سالمندان توصیه می شود از گرفتن بازو و یا لمس نمودن بدن آنها اجتناب نمایید. این توصیه در خصوص مخاطبان غریبه، افراد محترم و یا بزرگتر نیز صادق است.

7.آقایان بهتر است در سلام کردن به خانم ها دقت نمایند و فقط به خانم های آشنا و يا سالخورده سلام کنند و در سلام كردن با دختران و خانم هاي جوان تر پيشقدم نشوند. فراموش نکنید که توقف بیش از حد و طولانی به هنگام سلام و احوالپرسی با خانم ها پسندیده نیست.


8.همیشه به یاد داشته باشید در اولین برخورد با کسی که تازه با وی آشنا می شوید، دست دادن شما کوتاه باشد. در غیر این صورت این احساس به طرف مقابل القاء می گردد که در دام شما افتاده است و یا اینکه شما قصد سوء استفاده از وی را دارید. همچنين با حالت شاداب و سرزنده به دیگران دست بدهید و در همه حال خنده رو باشید. افرادی که با حالت بی حال و سست دست می دهند حامل پیام بی تفاوتی هستند که مخاطب این حس را به خوبی تجربه می کند.

9.پس از سلام کردن، بسیار کوتاه حال طرف مقابل را بپرسید و اجازه دهید تا وی به شما پاسخ بدهد.سلام و احوالپرسی نیازمند زمانی طولانی نیست، نه وقت خودتان را بگیرید و نه وقت دیگران را.

10.در سلام کردن از واژه های فارسی استفاده کنید، اما به هیچ عنوان به جای حرکت زبان، سر را به علامت سلام تکان ندهید. این عمل نوعی بی احترامی و کم محلی می باشد.

11.درست است که گفته شده پس از سلام کردن باید دست را جلو برد و دست داد، اما فراموش نشود با کسی دودستی دست ندهید. در اكثر جوامع دست دادن به صورت یک دستی درست است. معمولا دو دست دادن در بین نمازهای جماعت بین نمازگزاران مرسوم است . البته برخی می گویند اگر فردی با هر دو دست با شما دست می‌دهد، احتمالا آنقدر شیفته‌تان شده است که دوست دارد شما را در آغوش بکشد. استفاده از دست چپ براي گرفتن و پوشاندن دست‌ها، دست دادن دستكش‌وار ناميده می‌شود و نشان‌دهنده صداقت و صميميت زياد است. که اینطور نیست. گاهی اوقات شما از طرف استادان، والدین و پیشکسوتان دو دستی مورد تفقد قرار گرفتید؛ دست خود را روی دست آنها نگذارید. اجازه بدهید دست شما در بین دستان آنها بماند تا دستان شما را رها کنند.

می گویند در روزگار قديم فلسفه دو دست دادن از اين قرار بود كه وقتي فردي مي‌خواست به فقیری كمك كند سكه‌ای در كف دست خود مي‌گذاشت و با دست دادن آن را به فقير مي‌داد تا آبروي او حفظ شود. اما همانطور كه گفتيم در پایان نمازهای جماعت اگر کسی به شما دودستی دست می دهد، سعی کنید شما نیز چنین کنید.

12.اگر دست شما خیس است، به هیچ وجه با دست خیس و یا با مچ دست، دست ندهید، کافیست عذرخواهی نموده و ایستاده احترام بگذارید. توجه داشته باشید که اگر کف دست شما زیاد عرق می کند حتما در ملاقات های مهم قبل از دست دادن آن را خشک کنید .معمولا دست عرق کرده نشانه دلهره و نوعی هیجان غیر عادی است . گاهی اوقات دست دادن با دست خیس و عرق کرده باعث می گردد تادر طرف مقابل ایجاد تنفر به وجود آید .

13.به هیچ عنوان آقایان به قصد دست دادن نباید دست خود را به سمت خانم ها دراز کنند، بلکه در شرایط ویژه و در میهمانی های خانوادگی هنگام روبرو شدن یا عمه و یا … اگر این خانم ها دست خود را جلو آورند، شما وظیفه دارید دست بدهید. جلو بردن دست به سمت خانم ها برای دست دادن، نشان از عدم آگاهی نسبت به آداب معاشرت است.

14.به هنگام دست دادن، دست طرف مقابل را محکم نگیرید، خیلی ملایم و آرام و فقط به مدت ۳ الی ۵ ثانیه دست ها در تماس باشند، البته شل دست دادن هم درست نیست. زيرا نشان دهنده ضعف، نداشتن اعتماد به نفس، علاقه و ثبات است. با نوک انگشتان خود دست ندهید. اگر بر حسب عجله یا تصادف چنین کاری کردید، حتما از جانب مقابل معذرت بخواهید و دوباره با دست کامل به ایشان ادای سلام و احترام کنید.


15. هنگام دست دادن باید تمام کف دست مخاطب را لمس نمایید. افرادی که با نوک انگشتانشان دست می دهند معمولا افراد مغرور و یا وسواسی هستند. آنها شاید در هنگام دست دادن پیام بی تفاوتی را به مخاطب مخابره می کنند ضمن این که از دید روان شناسان این نوع دست دادن نشانه عدم اعتماد به نفس نیز می تواند باشد.
هنگام دست دادن بهتر است پرده میان انگشت شصت و چهار انگشت به صورت عمودی با دست طرف مقابل تماس برقرار کند. در این صورت می توان گفت که شما برای شخص مقابل احترام دو جانبه قائل هستید و به وی ارادت قلبی دارید. اگر شما به صورت افقی دست بدهید نسبت به اینکه دست شما بالا یا پایین دست طرف مقابل قرار گیرد حامل پیام های تسلط و یا برعکس می باشد. این روش دست دادن گاهی اوقات بین سران کشورها معمول است و مسولان تشریفات دیپلماتیک باید این موضوع را یادآوری نمایند.

16.دست دادن به دست کسی که دستش آزاد نیست صحیح نمی باشد. مثل کسی که وسیله ای در دست دارد، در حال خوردن غذا می باشد ، کار فنی انجام می دهد و يا پشت ميزش نشسته و  در حال تايپ كردن يا دو دست و يا در حال وضو ساختن است. مثلا: هنگامي كه كسي چند بسته يا پاكت در دست دارد و دست‌هايش آزاد نيست، نبايد دست خود را به سوي او دراز كنيم تا مجبور شود براي دست دادن بسته‌ها را زمين بگذارد يا همه را در يك دست يا زير بغل نگه دارد.

17.اگر دست شما آسیب دیده است و یا در آتل و پانسمان قرار دارد همه آن را می بینند ومی به چرخاندن و دست دادن با دست چپ نیست . این مورد در همایش ها و اماکن عمومی ممکن است مورد شکار عکاسان خبری باشد. بنابر این در فاصله مناسبی قرار گیرید و از دست دادن اجتناب نمایید .  

.سعی کنید هنگام دست دادن با مخاطب وقتی دستش را به گرمی می فشارید با صدای رسا و لحن خوش سلام کنید . گاهی اوقات لازم است تا با مخاطب روبوسی نمایید. از کشیدن طرف مقابل به سمت خود اجتناب نمایید و از زدن دست به پشت طرف مقابل بر حذر باشید. این می تواند حامل پیام خود خواهی باشد. از بوسیدن افراد به صورت ملچ ملوچ خودداری نمایید و به دو بار هم دوشی اکتفا نمایید .


19.هنگام جدا شدن از يك جمع، دست دادن با همه ومي ندارد و فقط مي‌توان با يك معذرت‌خواهي خداحافظي كرد.

20.هنگامي كه مهمانان در حال غذا خوردن هستند و مهمان تازه‌اي وارد مي‌شود فقط ميزبان با او دست مي‌دهد و سايرين با لبخند و تكان دادن سر اظهار آشنايي مي‌كنند.

21.درصورتي كه آقايان كلاه داشته باشند، هنگام احوال‌پرسي و سلام بايد كلاه خود را بردارند و تا قبل از خداحافظي آن را بر سر نگذارند.

22.در مواردی که دست دادن شما بر روی سن و یا روبروی دوربین است شما باید با اشاره طرف مقابل نگاهتان را به شانه سمت راست عکاس و خبرنگار متمایل نمایید و لبخند بزنید.


این عکس را همه خبرگزاری ها انتشار می دهند . سیزدهمین جشنواره جوان خوارزمی


در همایش ها و موقعی که مفتخر به کسب تندیس و یادمان جشنواره هستید شروع کنید از سمت راست سلام کردن و دست دادن با مقامات تا به مقام اهدا کننده برسید. با دست راست، دست بدهید و همزمان جایزه خود را با دست چپ بگیرید . موقع دریافت جایزه ، زمانی را روبروی دوربین عکاسان بایستید و لبخند بزنید. مهم نیست اگر مقام مسئول این آیین را نمی داند شما به فکر عکس خوب باشید .بعد از آن شما با تمام افراد روی سن دست بدهید و تشکر نمایید. در این خصوص شما تنها مجاز به سلام کردن هستید و از درخواست اداری و روبوسی به شدت اجتناب نمایید.

23.از زل زدن به افراد و مخصوصا خانم ها هنگام دست دادن اجتناب نمایید.شما می توانید با لبخند و کمی خم کردن سر، اظهار خوشحالی کنید. دست دادن با خانم های ناشناس در همه فرهنگ ها و خانم های نامحرم در ایران مجاز نیست . در خصوص محارم هم ابتدا شخص خانم باید پیش دستی نماید و گرنه لازم نیست دست داد. آقايان هنگامي كه به خانم دست مي دهند بايد دست او را کمتر از مردان بفشارند . این موضوعی است که درک آن آسان است.

24.در مورد میهمانان خارجی در کنفرانس ها و جلسات لازم است موارد مذهبی دین مبین اسلام از طریق مسئول تشریفات و قبل از شروع مراسم هماهنگی گردد. دست دادن با دستکش مغایر با آداب معاشرت و عرف می باشد.  

25.برخی از افراد در هنگامی که دست می دهند دست طرف مقابل را نگه می دارند و در این شرایط طرف مقابل نیز معذب است که دست خود را رها کند . گروگانگیری نکنید. این کار اشتباه است.

26- با صدای رسا سلام کنید تا طرف مقابل بشنود و جواب بدهد. امام صادق(ع) فرمود: کوچکتر به بزرگنر،رونده بر نشسته،سواره بر پیاده، گروه کم بر گروه زیاد سلام کند. اگر گروهی در مجلسی نشسته بودند و گروهی وارد شدند، تازه واردها باید بر دیگران سلام کنند.
 

***خلاصه آداب سلام كردن و دست دادن:
*كي به كي سلام مي‌كند؟

نوبت پيشي‌گرفتن در سلام‌كردن به‌ترتيب زير است:
· كوچك‌تر به بزرگ‌تر
· زير دست به مافوق
· آقاي جوان به خانم مسن
. زن به مرد
· مهمان به ميزبان
· تازه وارد به حاضران

*چه كسي اول دست دراز مي‌كند؟
.بزرگ‌تر به كوچك‌تر
.مافوق به زير دست (در نيروهاي مسلح)
.رئيس به مرئوس (در نظام اداري)

*با این افراد شما دستتان را جلو نبرید. بگدارید اگر او مایل بود دست دراز كند .
۱- به یك خانم .
۲- به شخص مسن تر از خودتان .
۳- به یك شخصیت مهم .
۴- به كسی كه به شما معرفی می شود .


 

نکات کوتاه و نتیجه :
- با دست دادن یک نوع محبت و علاقه در خود می پرورانید.
- دست دادن باید محکم، صمیمانه و کوتاه باشد.
- دست دادن بايد توام با شادابی و متانت همراه با ارتباط کلامی و ارتباط چشم باشد.
- بايد با دست راست دست داد و دست دادن با دستكش نيز صحيح نمي باشد.
- دست دادن با سالمندان، خانم ها و افراد پیشکسوت با آرامی صورت می پذیرد.
- دست دادن حامل پیام است.


شما با نشر و گسترش آداب معاشرت احترام جامعه و نسل آینده را نصیب خود خواهید ساخت و در فرداهای این مرز و بوم به عنوان انسان های فرهیخته و با ادب اجتماعی بالا از شما یاد می شود.


*فریبا علومی یزدی، با اندكي ويرايش و اضافات


اندیشمند الجزائری: نصرالله اگر در میان غربی‌ها بود، تقدیسش می‌کردند

اندیشمند و رومه‌نگار الجزائری با اشاره به شخصیت والای سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان، تصریح کرد: او مرد بزرگی است که اگر در میان غربی‌ها بود تقدیسش می‌کردند.

اندیشمند الجزائری: نصرالله اگر در میان غربی‌ها بود، تقدیسش می‌کردند

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، یحیی ابوزکریا» اندیشمند و رومه‌نگار الجزائری در حساب توئیتری خود به بیان دیدگاهش درباره شخصیت سید حسن نصرالله پرداخت.

وی درباره او نوشت:از من پرسیدند که نظرت درباره حسن نصرالله چیست؟ گفتم: مرد بزرگی است، اگر در میان صهیونیست‌ها بود او را رهبر خود می‌کردند، اگر در میان غربی‌ها بود او را تقدیسش می‌کردند، اگر در میان بودایی‌ها بود تا مقام قداست او را بالا می‌بردند اما او در میان اعرابی است که جدش علی بن ابی طالب (ع) را کشتند و جدش حسین (ع) را سر بریدند، اعراب دوستدار ذلت و خواری هستند نه عزت.»

 

 

این اندیشمند الجزائری همچنین به حضور سید حسن نصرالله در عرصه‌های جهاد و مبارزه در جنوب لبنان و البقاع اشاره کرد و نوشت: زمانیکه او شخصا در پایگاه‌های جهاد علیه صهیونیست‌ها و تکفیری‌ها حضور داشت، در لبنان کسانی به او ناسزا می‌گفتند که خود ثروت ملت و بیت‌المال را به سرقت می‌بردند حال آنکه او از لبنان، ناموس و کرامت آن دفاع می‌کرد.»


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها